۸دی: انگار مشکلات کشاورزان تمامی ندارد. از عدم حمایت دولت ها و مشکلات ریز و درشت کشت که بگذریم، بحران آب و عدم مدیریت مختص به آن را نمی توان با هیچ توجیهی پذیرفت. امسال خشکسالی در کنار بقیه عوامل دست به دست هم داده تا کمر کشاورز در زیر بار مشکلات خمیده تر گردد و این عدم مدیریت صحیح در دهستان نصیرمحله بقدری مشهود است که کشاورزان مستأصل از مدیریت آبیاری فقط به آسمان چشم دوخته اند.
طبق گفته های میراب قلی پور، نصیرمحله با مقدار مساحت ۵۸۶ هکتار زمین زراعی، به قوانین وضع شده توسط اداره آبیاری شهرستان شفت احترام گذاشت و سهمیه بندی آب را بعنوان قانون پذیرفت اما زیاده خواهی برخی عوامل و سکوت اداره آبیاری شهرستان باعث شد تا زراعت مردمان این دهستان دچار خشکی شود و هر آنچه که قرار بود بعنوان غذا بر سر سفره ها بیاید به مرحله برداشت نرسد و تبدیل به خاکستر شود.
از زیاده خواهی روستاهای همجوار همینقدر بگوئیم که با حدود نصف سطح زیر کشت در حالیکه دو استخر را برای پرورش ماهی و کسب درآمد به بخش خصوصی اجاره داده اند، بیشترین سهم جیره بندی آب را گرفته اند و حتی حاضر نیستند آب استخر را برای مزارع خودشان استفاده کنند. ( نمیدانم بحث ذخیره آب استخر و روز مبادا و بحران برای چه روزهایی به کار برده می شود!)
استخری که میتواند کل کشاورزی دوبخشر را از خطر نابودی نجات دهد چرا امروز از آن استفاده نمی شود؟!
چرا امروز همه دست به دامان نماینده شده اند و حتی برای پمپ ۶ اینچ و لوله و برداشت آب از کانال از مسئولین اقدام کرده اند و … اما باز هم دست از سر کشاورزان بالا دست برنمی دارند.
البته همه این موارد گفته شده به عدم مدیریت صحیح برمی گردد که ابن روزها در کنار خشکسالی بلای جان کشاورزان شده ست.
آیا نمی توان از هر کشاورز مبلغی پول جهت تامین خسارت مستاجر یا بهره بردار استخر که به گفته خودشان برای پرورش ماهی از آن استفاده میکند، گرفت تا هم خسارت وارده به مستاجر جبران شود و هم محصول کشاورز از خشکسالی نجات پیدا کند؟!
در حالیکه کشاورزان بهمراه مزارع در خشکسالی میسوزند، چرا عده اندکی بفکر کسب سود خود هستند و به مشکلات بقیه توجه نمی کنند. و صدها چراهای دیگر که باعث میشود شعر سعدی ” چو عضوی به درد آورد روزگار… ” از یادت برود.
می توان همه اینها را به نوعی از خطر ضرر نجات داد اما شاید برای برخی ها بصرفه نیست و شاید راحت ترین راه اینست که آب رودخانه سونگ را استفاده کرد و استخر را برای روزهای مبادای دیگری ذخیره کرد!
میتوان کاری کرد تا ضررها به حداقل ممکن برسد بشرطی که همت اداره آبیاری پشتیبان همه کشاورزان باشد نه اینکه قانون خود ساخته خودش را نقض کند و حق آب که در جدول سهیمه بندی لحاظ نموده را دوباره تغیر دهد و یک روستا با زراعت نصف بیشترین سهم و روستایی با سهم دو برابری کمترین سهم آب را داشته باشد.می توان اگر همت و تدبیر همه مسئولین پشت زارع باشد تا پشت کشاورز در این روزگار نابسامانی خم نشود که اگر نباشد باید بگویم برنجی که حتی به رنج هم حاصل نمی شود!.