جستجوگر خبری شهرستان شفت

رودبار- ۳۱ خرداد یادآور حادثه تلخ زلزله رودبار است که امروز بیش از سه دهه از آن می گذرد و مردم این شهرستان علاوه بر زخم کهنه از دست دادن عزیزان خود در آن حادثه، از عدم توسعه نیز گلایه دارند.

خبرگزاری مهر، گروه استان ها- بهرام قربانپور: آن شب وقتی شب نشینی تمام شد مهمان ها هر یک به خانه هایشان بدرقه شدند و جوانترها هم که اهل فوتبال بودند، نشستند و به قاب کوچک جادویی خیره شدند. در گوشه ای اوج هیجان فوتبال در چهره فوتبال دوستان موج می زد. همه در شور و شعف فوتبال غرق بودند و در گوشه ای دیگر عده ای در خواب بودند. ناگهان زمین لرزید و دهان باز کرد و همه را در خود بلعید. در لحظه ای سکوت همراه با بهت و حیرت همه جا را فرا گرفت.

شهرستان من رودبار؛ با درختان زیتونش، با سد منجیل و سرو هرزویلش، با سوسن چلچراغش، با پل خشتی لوشانش، با دشت های طلایی رنگ گندم و برنج رستم آبادش و هزاران طبیعت و منظره های رنگارنگش، در یک پلک به هم زدن آواز مرگ سر داد.

۷.۴ برای گیلانی ها و بویژه مردم رنج دیده رودبار فقط یک عدد نیست، بلکه یک دنیا خاطرات تلخ و فراموش نشدنی است که هیچ گاه از ذهنشان پاک نمی شود، آنها هیچ وقت ۳۱ خرداد را فراموش نخواهند کرد، ۳۱ خرداد به واقع خزان جنوب گیلان است.

هیچ رسانه ای قادر به تصویر این تراژدی عظیم و غم بار نیست. هزاران خانه به تلی از خاک تبدیل شده و هزاران بی گناه در لرزش نابرابر زمین، تن به خاک دادند. اکنون که بیش از سه دهه از آن اتفاق تلخ و غم بار می گذرد، هنوز زخم کهنه نشسته بر چهره این نقطه از زمین خوب نشده و با فرا رسیدن این روز چهره شهر سیاه پوش می شود، آرامستان ها تنها ماوای بازماندگان ۳۱ خرداد می شود که با دسته گل، شمع و گلاب به دیدار عزیزانشان می روند و این شب را تا صبح در سوگ می نشینند تا شاید کمی از اندوهشان کم شود.

بر اساس آمارهای اعلام شده، در این شب تلخ و فراموش نشدنی حدود ۳۵ هزار نفر از مردم رودبار، منجیل، لوشان، رستم آباد و روستاهای شهرستان رودبار جان باختند و هزاران نفر دیگر بی خانمان شدند و تاریخ شاهد فروریختن سقف هزاران خانه در سرزمین صلح و دوستی بود، سرزمینی که در این تاریخ به تلی از خاک تبدیل شد و علیرغم نبود رسانه و شبکه های اطلاع رسانی قوی همانند امروز؛ بسیاری از ورزشکاران، هنرمندان و مردم کشورهای خارجی و داخلی به کمک زلزله زدگان شتافته و دنیا رنگ و بوی مهر و عاطفه به خود گرفت.

عده ای از هنرمندان در وصف این حادثه دل خراش فیلم ساختند، شعر گفتند و کتاب نوشتند، اما همه این اقدامات ارزشمند و قشنگ نتوانست لحظه ای از آلام سهمگین و طوفانی مردمان زلزله زده شهرستان رودبار را بکاهد.

زلزله رودبار فاجعه انسانی بود

محمدپور یکی از آسیب دیدگان زلزله ۶۹ رودبار در گفتگو با خبرنگار مهر، این واقعه را بسیار وحشتناک و عظیم توصیف کرد و گفت: سال ۶۹ که زلزله اتفاق افتاد سن و سال زیادی نداشتم اما یادم هست که روزهای سختی را در آن ایام سپری کردیم.

این بازمانده زلزله سال ۶۹ با بیان اینکه در شرایط زلزله هر کس به فکر نجات خود بود، گفت: شرایط و اوضاع به قدری به هم ریخته بود که پدر، فرزندش را فراموش کرده بود، اوضاع و احوال آن زمان را نمی توان توصیف کرد.

محمدپور با اشاره به کوتاهی های صورت گرفته در قبال عمران و آبادانی شهرستان رودبار، تصریح کرد: بعد از زلزله ۶۹، رودبار به حال خود رها شد و به جز اقدامات اندکی که اوایل زلزله صورت گرفت، دیگر رودبار نتوانست جایگاه واقعی خود را پیدا کند.

وی با بیان اینکه زلزله رودبار یکی از حوادث تلخ و فراموش نشدنی تاریخ گیلان و حتی کشور است، اظهار کرد: شرایط زلزله زدگان در سال ۶۹، وصف ناشدنی و نحوه امدادرسانی در آن زمان بسیار ضعیف و شکننده بود.

بکیان یکی دیگر از بازماندگان زلزله ۶۹ با اشاره به ابعاد گسترده این حادثه تلخ، گفت: دردناک ترین لحظات را می توان در بیمارستان شهید چمران تهران و دیگر بیمارستان ها دید که تمام تخت های آن مملو از زلزله زدگان رودباری بود.

بکیان با اشاره به تلاش های شبانه روزی پرستاران و کادر پزشکی بیمارستان شهید چمران و سایر بیمارستان ها به زلزله زدگان رودباری، گفت: بسیاری از پرستاران و کادر پزشکی بیمارستان ها با شنیدن داغ زلزله رودبار، هم نوا با مردمان زلزله زده می گریستند و این لحظات محبت آمیز این عزیزان جبران ناپذیر است.

سایه بی مسئولیتی ها بر سر رودبار

موسوی یکی دیگر از بازماندگان زلزله ۶۹، با بیان اینکه امدادرسانی در آن زمان بسیار ضعیف بود، تصریح کرد: روند امدادرسانی به قدری کند و شکننده بود که در فرودگاه رشت، مصدومان زلزله ۳۱ خرداد همانند هیزم روی هم جمع شده بودند و کسی نبود که به دادشان برسد، وضعیت بسیار دردناک و اسف بار بود.

وی با بیان اینکه کمک های بسیاری از سوی هم وطنان و همچنین کشورهای خارجی به زلزله زدگان شد، افزود: عدم تعهد و همچنین مدیریت صحیح در توزیع کمک های مردمی سبب بروز آسیب جدی به زلزله زدگان شد تا جایی که عده ای چندین بار کمک دریافت کردن و عده ای حتی یک بار هم به آنها کمک نرسید.

این شهروند رودباری با اشاره به وضعیت اسفناک اشتغال و اقتصاد مردمان این شهرستان، گفت: تعطیلی کارخانجات، نبود درآمد کافی و اقتصاد شکننده و محرومیت این روزها دردناک تر از فاجعه زلزله ۶۹ در رودبار است.

موسوی با تأکید بر لزوم احیای شرکت های منفعل در شهرستان، افزود: احیای شرکت های منفعل و فراهم کردن فضای کسب و کار در شهرستان می بایست در اولویت مسئولین قرار گیرد.

وی با بیان اینکه خاطرات تلخ زلزله هیچ وقت از اذهان مردم گیلان بویژه شهرستان رودبار پاک نمی شود، تصریح کرد: جوانان رودبار امروز زیر آوار بیکاری هستند و سایه بی مسئولیتی ها و بی تفاوتی برخی مسئولین بر سرشان سنگینی می کند.

روایت روزهای تلخ رودبار

اسدی یکی از شهروندان منجیلی که بستگان نزدیکش را در زلزله خرداد ۶۹ از دست داده، به خبرنگار مهر می گوید: آن روزها تداعی کننده تلخ ترین خاطرات برای مردم رودبار، منجیل و دیگر شهرها و روستاهای زلزله زده است.

احیای رودبار نیازمند عزم ملی است

حسین زاده یکی دیگر از بازماندگان زلزله ۶۹ با اشاره به جای خالی رسانه و فضای مجازی امروز در زلزله ۶۹ رودبار، گفت: سال ۶۹ دامنه اطلاع رسانی بسیار ضعیف بود اگر سال ۶۹ وسعت اطلاع رسانی همانند امروز گسترده بود آمار تلفات و مصدومین بسیار کاهش پیدا می کرد و از سوی دیگر امدادرسانی و کمک های مردمی سرعت بیشتری می گرفت.

وی با اشاره به توجه کم مسئولین کشوری به رودبار بعد از زلزله ۶۹، بیان کرد: رودبار برای احیا شدن نیاز به توجه ویژه ملی دارد و می بایست مسئولین کشوری و استانی شهرستان رودبار را دریابند.



نویسنده: newsBot
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان